اورمو شاعیرلری (شاعران اورمیه)

وبلاگ گروهی جمعی از شاعران اورمیه

اورمو شاعیرلری (شاعران اورمیه)

وبلاگ گروهی جمعی از شاعران اورمیه

در سوگ فرخنده

در سوگ فرخنده

این جهان جای امنی برای هیچکس نیست
زندگی در همسایگی بوزینه هایی که
داروین را در اثبات فرضیه اش ناکام گذاشتند
چگونه می توانست برای تو امن باشد فرخنده 
ما رهگذرانی بودیم
که روی حادثه تو مکث کردیم 
فقط یک لحظه
با چشم های مصنوعی که در دست داشتیم
هیچکس خطر نکرد
کاش می دانستم به چه می اندیشیدی
در زیر ضربه پاها، چوب ها، سنگ ها
گمان کنم 
تا آن لحظه نمی دانستی در کجای این زمین واقع شده ای
دهانه آتشفشان جای امنی برای سکونت نیست فرخنده

دیدی که حقیقت همیشه توی کتابها نیست
حقیقت را در کوی برزن کابل حالی شدی
زیر مشت و لگد مومنین 
و باور کردی
که فرشته ها حق داشتند
هنگامی که اعتراض شان به آسمان رفت
 " آیا موجودی می آفرینی که فساد کند و خون بریزد"
موجودی که ثواب را در نذر قربانی می جوید
و از بوی خون مست می شود
و به این حقیقت ساده پی نبرده هنوز
که درخت را انسان می کارد
و قلم را او می تراشد
و کاغذ بخاطر او نازل شد

این جهان محل امنی برای تو نبود فرخنده
در آتش سوختی
 قران دلش به حال تو سوخت
تو هیچ آیه ای را آتش نزدی
آنها خود آتش زدند
آیه زنده الهی را
خدا خود آنجا حضور داشت
و دید چگونه اتومبیلی از روی جنازه تو رد شد

حلاج قرن ما بودی
امروز کشتند
فردا سوزاندند
پس فردا خاکسترت را به رودخانه سپردند

بستر رودخانه مزارت شد
مزار تو جاریست در طول رود
و هر بهار طغیان خواهی کرد
و جهان را نویدی تازه خواهی داد
که عشق بر نفرت غالب خواهد
تو الهه حاصلخیزی هستی
در سرزمین سترونی 
که منتظر رسولی بود
با مژده ای تازه بر لب
 فرخنده باد نام تو
حلاج ما
 قدیس قرن ما
فرخنده
به رسم فاتحه برای تو
همین یک آیه کفایت می کند
بای ذنب قتلت


محمدی(آیدین)


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد